مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام
بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)
آخرین نظرات
  • ۳۰ مرداد ۹۷، ۱۸:۲۸ - موزیلاگ ..
    تشکر (:

شهید آیة الله مدنی اعلی الله مقامه الشریف

دوشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۷:۱۸ ب.ظ
بسم الله

تولد

یکی از روزهای سال 1292 شمسی (1323 ق ) در خانه باصفای آقا میرعلی از سادات محترم آذرشهر کودکی پا به عرصه زندگی گذاشت که بعدها خدمات گرانقدری به اسلام و مسلمین کرد. عشق و ارادت پدرش به امیر مؤ منان علی علیه السلام او را بر آن داشت تا برای فرزندش یکی از القاب آن حضرت یعنی ((اسدالله )) را نام بگذارد.(1)
اسدالله در چهار سالگی مادر خود را از دست داد و در کنار پدر و دامان نامادری پرورش یافت . روزهای سخت و حساس کودکی اش را در جوار پدر سپری کرد و با تربیتی اسلامی پا به دنیای نوجوانی گذاشت .
در مسیر دانش
سید اسدالله در اوایل جوانی به سلک طالبان علم و کمال راه یافت و دروس ابتدائی را در حوزه علمیه یزد فراگرفت . هر چند در روزهای نخستین تحصیل پدر خود را از دست داد اما همچنان با مشکلات ساخت و راه حوزه علمیه قم را پیش گرفت و مدتها همنشین رنج و محنت غربت بود. قلب لبریز از عشق و شعف به معارف اسلامی او را واداشت که سالها در جوار بارگاه فاطمه معصومه علیه السلام ماندگار شود و از محضر بزرگان دانش فقه اصول و فلسفه بهره مند گردد. ولی مدتی را که در این شهر بود در پای درس آیة الله حجت کوه کمری و آیة الله سید محمد تقی خوانساری و چهار سال در محضر امام خمینی حضور یافت و از دروس فلسفه ، عرفان و اخلاق ایشان بهره فراوان برد و همین درس نیز موجب گشت امام را در مقام عمل بالاتر و برتر از مرز علم بیابد و عشقش نسبت به ایشان فزونی یابد.

ماندگار در نجف

آیة الله مدنی در سال 1363 ق . (چهل سالگی ) به زیارت خانه خدا مشرف شد و پس از اتمام مراسم حج ، بی درنگ به سوی نجف اشرف روانه گشت و از همان اوان ورودش به حوزه علمیه ، بساط درس و بحث علمی را گسترد و در اندک زمانی رشد نمود.
نجف در آن دوران پایگاه بزرگ اسلام بود و اساتید بزرگی چون آیة الله سید محسن حکیم در آن حضور داشتند. آیة الله مدنی سالیان درازی در حوزه پر رونق نجف ماندگار شد و همان گونه که در مقابل بارگاه قدسی امام علی علیه السلام زانوی ادب بر زمین نهاد و روز و شب به پالایش روح و شکستن بت نفس همت گماشت ، در فضای آکنده از معنویت حوزه علمیه نیز تلاشگری خستگی ناپذیر بود.
او که از دانش و معارف بزرگانی چون آیة الله حکیم ، آیة الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیة الله سید عبد الهادی شیرازی بهره می برد و مدارج علمی را به سرعت پشت سر می نهاد، روز به روز بر درخشش شخصیت علمی و معنویش نیز افزوده می شد و سرانجام مقام اجتهاد را همراه با فتح قله رفیع عرفان و معنویت کسب کرد. آیة الله مدنی چندین سال در حوزه علمیه نجف به تدریس اشتغال داشت و درس ایشان از جمله درسهای زنده تواءم با عضویت بود. آیة الله راستی کاشانی که در آن دوران در محضر ایشان بود می گوید:
از درس ایشان محصلین زیادی استفاده می نمودند... و شاگردانشان با یک عشق و علاقه خاصی در درس ایشان شرکت می جستند.(2)

مبارزات

مبارزات آیة الله مدنی به دوران پیش از شکل گیری انقلاب اسلامی مربوط می شود آیة الله مدنی پیش از نهضت سال 1342 در ایران با فرقه های گمراه در ستیز بود.
بذر بدفرجام بهائیت در کشورهای اسلامی که به وسیله استعمار انگلیس پاشیده شد و نهال آن در دامن کج اندیشان باصطلاح روشنفکر پرورش یافته بود. در اندک مدتی توسط دستهای پنهان در ممالک اسلامی بویژه شیعه نشین ترویج یافته با ورود فرهنگ بیگانه و بازگشت روشنفکران غربزده از پرورشگاه خود، این کیش ضد مذهب به اوج خود رسید.
رضا خان و عاملان دیگر غرب در ایران برای کوبیدن اسلام خصوصا مکتب حیاتبخش تشیع به ترویج کنندگان مرام بهائی گری میدان داده بودند و این تفکر ضد دینی در سراسر ایران بویژه در آذربایجان بدون موانع در حال گسترش بود.(3)
آیة الله مدنی در چنین روزگار بود که از حوزه علمیه به زادگاهش بازگشت و مدتی در آنجا ماندگار گردید و از آن روز دوران مبارزات وی نیز شکل گرفت .(4) وی در کنار نواب صفوی در مقابل افکار پوچ کسروی ها نیز مقاومت کرد. از همین رو وقتی شهید نواب مصمم به مبارزه شد در تهیه اسلحه وی را یاری کرد. در حوزه نجف در بین دوستان آیة الله مدنی معروف بود که ((اسلحه ای که نواب صفوی تهیه کرد با پول کتابهای آیة الله مدنی بود.)) (5)

در کنار امام خمینی

پس از کوچ کردن امام خمینی از ترکیه به عراق و اقامت در نجف آیة الله شهید مدنی از جمله کسانی بود که به موجب عشق و ارادت افزون به امام در سخت ترین روزها در کنار ایشان بود. آیة الله مدنی چه در نجف و چه در روزهایی که برای امر تبلیغ به ایران سفر می کرد از امام نیز سخن می گفت و رسالت و وظایف مؤ منین را در مقابل رژیم پهلوی بر ایشان گوشزد می کرد.
و این بود که در سالهای 51 - 50 از جانب سازمان امنیت وقت کشور (ساواک ) تحت مراقبت قرار گرفت و به جرم اختلال (!) در امنیت منطقه تبعید گردید. مدتی در نورآباد ممسنی (22ماه )، زمانی در گنبد کاووس (یازده ماه ) و سرانجام به بنادر گرم جنوب و کردستان ، همچنان این سید بزرگوار زندگی اش در تبعیدگاهها سپری گشت .(6)

فجر انقلاب

بهمن سال 1357 ش . همزمان با فجر انقلاب اسلامی - که فریادگران دیروز، اکنون پرچم پیروزی را بر دوش می کشیدند - آیة الله مدنی نیز در کنار شهید آیة الله بهشتی و صدها مبارز دیگر در صف مقدم مبارزه با ایادی استکبار و عناصر سرسپرده آنان قرار گرفت و تا صبح پیروزی حق بر باطل در پی استقرار حکومت اسلامی تلاشگری خستگی ناپذیر بود.(7)
آیة الله مدنی در اولین انتخابات مجلس خبرگان از طرف مردم همدان به نمایندگی در این مجلس انتخاب گردید و سپس در کوران مشکلات و آشفتگی اوضاع همدان به دستور امام خمینی راهی این شهر شد. نامه ای که امام خمینی بعنوان حکم ماءموریت به ایشان تقدیم داشته ، تفسیر بسیار زیبایی از مقام و منزلت معنوی و کارایی ایشان به دست می دهد.
بسمه تعالی
خدمت جناب مستطاب سید العلماء الاعلام و حجة الاسلام آقای حاج سید اسدالله مدنی دامت افاضاته .
به قرار گزارشاتی که از شهرستان همدان می رسد آشفتگی هایی در سطح شهر موجود و بیم آن می رود که گروههای منحرف اسلامی (ایجاد) اختلافات و انحرافاتی نمایند که با نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی مخالف باشد، لهذا جناب عالی با آنکه در مجلس خبرگان نماینده هستید، عجالتا به مدت ده روز تا دو هفته به همدان تشریف ببرید و اوضاع منطقه را بررسی نمایید و احوال و فعالیتهای منحرفین را از نزدیک تحت مراقبت قرار دهید و ان شاءالله تعالی پس از برگزاری مجلس خبرگان مدتی طولانی برای بازرسی اوضاع و سامان دادن به اوضاع آشفته به همدان تشریف برده و به مسائل مربوط به آن رسیدگی و اصلاح فرمایید. جناب عالی که به شایستگی علمی و عملی موصوف هستید، منصوب به امامت جمعه در شهر همدان می باشید و چون امامت جمعه از مناصب مربوط به ولی امر است ، کسی بدون نصب نمی تواند تصدی کند.
و نیز جناب عالی مجازید در تعیین قاضی شرع برای دادگاههای شهر و حومه . اهالی محترم و مؤ من به انقلاب موظف اند از معظم له پشتیبانی قاطع نموده و وجود ایشان را غنیمت شمارند.
جناب ایشان وکیل این جانب در اخذ وجوه شرعیه و صرف در موارد مقرره هستند. اهالی محترم وجوه شرعیه خود را به ایشان بدهند که مورد قبول است .
والسلام علی عباد الله الصالحین و رحمة الله و برکاته .
روح الله الموسوی الخمینی
21/7/1358 مطابق با 21 ذیقعده الحرام 99)) (8)

انقلاب سوم

آیة الله مدنی همچنانکه در انقلاب اول (سرنگونی حکومت پهلوی ) و دوم (تسخیر لانه جاسوسی ) تلاشگر خستگی ناپذیر صحنه ها بود در انقلاب سوم (خنثی ساختن توطئه لیبرالها و ملی گراها چون بنی صدر) نیز نقش اساسی خود را ایفا کرد. وی که از ابتدا خطر این حرکت خزنده را دریافته بود با نمایندگان امام در دیگر استانها ( آیة الله اشرفی اصفهانی ، آیة الله دستغیب و آیة الله صدوقی و سایرین ) دست اتحاد داده ، در مقابل این توطئه موضع سختی پیش گرفتند. اطلاعیه ای که این بزرگوار در آن بحران سخت انقلاب صادر کردند برای مردم ایران هشدار بزرگی بود.
سید الاعلام در تبریز
آیة الله مدنی به طور رسمی پس از شهادت آیة الله قاضی طباطبایی از جانب امام به امامت جمعه شهر تبریز منصوب گردید و از طرف ایشان برای رسیدگی به سایر امور شهرها ماموریت یافت .
در آن زمان همه ماجراسازی های ضدانقلاب استکبار در آذربایجان به غائله ((حزب خلق مسلمان )) منتهی گردیده بود و عده ای در مقابل انقلاب موضع گیری کرده ، عملا در خدمت اهداف استکبار و فرامین دیکته شده سازمان جاسوسی سیا به منظور در هم کوبیدن انقلاب اسلامی حرکت می کردند. آنها تبریز و شهرهای اطراف آن را ناامن ساخته ، بسیاری از مراکز انتظامی و امنیتی را در اختیار خود در آوردند و در دانشگاه با نادیده گرفتن 2/98 درصد راءی مردم به حکومت اسلامی علیه اساس حکومت (ولایت فقیه ) جو سازی کردند و آن روز این امر روشن ترین دلیل بر حضور دستهای استکبار در حادثه سازی های خلق مسلمان تلقی گردید و همه به آشکارا دیدند که استکبار و گروهکهای مخالف با به میان آمدن واژه مقدس ((ولایت فقیه )) و پافشاری امام و یارانش برای تصویب این حق بناحق گرفته شده تشیع در طول تاریخ چگونه اولین صف آرایی خود را در مقابل انجام دادند.
آیة الله مدنی در چنین روزهای سخت تنها کسی بود که در پیشاپیش فرزندان انقلاب تلاش خود را برای درهم کوبیدن نقشه های شیطانی به کار می برد. او در این راه دردها و رنجهای بی شماری را به جان می خرد. عناصر خلق مسلمان روزی به خانه اش می ریزند و روزی محراب عبادتش را به آتش می کشند و روز دیگر قصد جان او را می کنند و آب دهان به صورتش می اندازند! اما او در هر حادثه ناگوار با قامتی راست ایستاده ، باالهام از کلام خداععع (فاستقم کما امرت )عععع همچنان قامت به بی نهایت می کشد و می گوید:
((من تا زنده ام نماینده امام هستم و نماز جمعه را می خوانم .)) (9) و درهنگام درگیری خیابانها، در پاسخ کمترین توقع حزبی ها که گفته بودند اگر نماز جمعه اقامه کنی در آتش ما می سوزی ، می بینند این سید بزرگوار همچنان در خود فرورفته و در زیر لب این جمله را زمزمه می کند:
((اگر من به مسجد نروم تضعیف روحیه مسلمانان کرده ام و من پیش خدا جواب ندارم ، چه جوابی به خدای خود بدهم که اگر مسجد نرفتم به خاطر جانم بود. می گوید اسلام و انقلاب از تو عزیزتر بود.)) (10) از این رو ایشان به مسجد رفتند و نماز جماعت را اقامه کردند.

شهادت در محراب

جمعه روز 20 شهریور 1360 روز دیگر و تبریز شهر دیگر بود. در این روز در شهر تبریز حادثه ای به وقوع پیوست که همانند آن چهارده قرن پیش و در مسجد شهر کوفه اتفاق افتاده بود. منافقین تیره دل ، این فرزندان خوارج سیدی از اولاد علی بن ابیطالب علیه السلام را که چون جد بزرگوارش خود را به خدمت دین خدا و خلق خدا سپری ساخته بود همان پاداشی دادند که در مسجد کوفه به علی بن ابیطالب علیه السلام داده بودند.
در آن جمعه آیة الله مدنی پس از آنکه نماز جمعه را به پایان برده ، در بین نماز به عبادت مشغول می شود منافقی از نسل خوارج به سویش هجوم می برم و پس از لحظه ای کوتاه آیة الله مدنی را که چون کبوتری آزاد در عالم ملکوت اوج گرفته بود،، در چنگال کرکس گونه خود قرار داده ، سپس صدای انفجاری مهیب محراب عبادت را غرق در خون می کند و او در سجاده خونین غلتیده ، محاسن سفیدش به خون خضاب می شود.(11)
امام خمینی که با شهادت آیة الله مدنی یکی از بازوهای انقلاب را از دست داده بود شهادت مظلومانه این انسان وارسته و دلسوز را سند افتخار انقلاب اسلامی و رسوا کننده منافقین تیره دل و دستهای پنهان و آشکار استکبار خواند و فرمود:
((سید بزرگوار و عالم عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات حجة الاسلام و المسلمین شهید عظیم الشاءن مرحوم حاج سید اسدالله مدنی رضوان الله علیه همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقی به شهادت رسید. اگر با به شهادت رسیدن مولای متقیان ، اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد کرد.(12)

ویژگیهای روحی و معنوی

آیة الله مدنی در همه حال چشم به درگاه فیض الهی داشت و همواره در قنوت نمازهایش با سوز و گداز با خدا به نجوا می ایستاد و از او شهادت در راه اسلام و انقلاب را طلب می نمود. چون در عالم رؤ یا جام شهادت از مولایش حسین علیه السلام گرفته بود، بی صبرانه در انتظار آن روز بود.
خود می گفت :
((من در دو موضع نسبت به خودم شک کردم . یکی اینکه به من می گویند ((سید اسدالله ))! آیا واقعا من از اولاد پیامبر هستم ؟ و دیگر اینکه آیا من لیاقت آن را دارم که در راه خدا شهید بشوم یا نه ؟
روزی به حرم امام حسین علیه السلام رفتم و در آنجا با ناله و زاری از امام خواستم که جوابم را بدهد. پس از مدتی یک شب امام حسین علیه السلام را در خواب دیدم که بالای سرم آمد و دستی به سرم کشید و این جمله را فرمود:ععع ((یا بنی انت مقتول ))عععع یعنی ای فرزندم کشته می شوی که جواب دو سؤ ال من در آن بود، امام فرمود: فرزندم ! یعنی من سید هستم ، و دیگر ((به من بشارت داد که من شهید می شوم .(13)
از دیگر ویژگیهای روحی ایشان می توان به زهد، امانتداری ، اخلاص ، شجاعت ، دینداری و شیفته خدمت بودن ایشان اشاره کرد که بحق سراسر زندگی پربارش جلوه اخلاص بود. او در زندگی خویش و حتی در دوران تبعید نیز همواره در خدمت مردم بود و در این راه هیچگاه احساس خستگی نمی کرد به هر شهر یا روستایی که می رفت برای رفع نیازهای فردی و اجتماعی مردم تلاش می کرد. مواردی از خدمات ایشان عبارتند از:
1. احداث مهدیه در همدان
2. احداث درمانگاه مهدیه
3. راه اندازی صنعت قرض الحسنه
4. احداث حسینه در دره مراد بیک همدان
5. احداث حمام در دره مرادبیک
6. احداث مدرسه در همین منطقه
7. راه اندازی صندوق قرض الحسنه در قصر شیرین
8. احداث هیجده دستگاه خانه در یکی از روستاهای بوئین زهراء.
و موارد دیگر...(14)

پینوشتها

1- شهدای روحانیت در یکصد سال اخیر، علی ربانی ، ج 1.
2- شهید مدنی جلوه اخلاص ، سعید عباس زاده ، ص 25.
3- جزئیات ماجرای برخورد ایشان با بهائیان زادگاه خود در کتاب شهید مدنی جلوه اخلاص (از مجموعه دیدار با ابرار) به تفصیل آمده است .
4- یادواره شهید محراب آیة الله مدنی ، خاطرات آقای بروجردی داماد ایشان .
5- مجله عروة الوثقی (نشریه حزب جمهوری اسلامی ایران )، ش 82و
6- روزنامه جمهوری اسلامی ، 18/6/61؛ یادواره شهید محراب آیة الله مدنی ، خاطرات آقای بروجردی .
7- روزنامه جمهوری اسلامی ، 20/6/70.
8- صحیفه نور، ج 1، ص 4.
9- مجله عروة الوثقی ، ش 82.
10- روزنامه جمهوری اسلامی ، 18/6/61.
11- شهید مدنی در حرم حضرت معصوم در قم به خاک سپرده شد.
12- صحیفه نور، ج 15.
13- روزنامه کیهان ، 20/6/68؛ مجله عروة الوثقی ، ش 82.
14- جلوه اخلاص ، سعید عباس زاده ، ص 59.
http://www.hawzah.net/fa/article/view/6515
۹۷/۰۶/۱۹

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی