بسم الله
یا رب آن آهوى مشکین به ختن باز رسان
وان سهى سرو خرامان به چمن باز رسان
دل آزرده ما را به نسیمى بنواز
یعنى آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مهروى مرا نیز به من باز رسان
دیدهها در طلب لعل یمانى خون شد
یارب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
برو اى طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن باز رسان
سخن این است که ما بىتو نخواهیم حیات بشنو اى پیک خبر گیر و سخن باز رسان
آنکه بودى وطنش دیده حافظ یارب
به مرادش ز غریبى به وطن بازرسان
وان سهى سرو خرامان به چمن باز رسان
دل آزرده ما را به نسیمى بنواز
یعنى آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند
یار مهروى مرا نیز به من باز رسان
دیدهها در طلب لعل یمانى خون شد
یارب آن کوکب رخشان به یمن بازرسان
برو اى طایر میمون همایون آثار
پیش عنقا سخن زاغ و زغن باز رسان
سخن این است که ما بىتو نخواهیم حیات بشنو اى پیک خبر گیر و سخن باز رسان
آنکه بودى وطنش دیده حافظ یارب
به مرادش ز غریبى به وطن بازرسان
۰ نظر
۲۱ مهر ۹۴ ، ۰۸:۳۷