بسم الله
18
گلوله خورده بود و ترکشهایی نیز بر بدنش نشست و احساس کرد روح از جسم
سنگینش جدا شده و در حال پرواز کردن است که ندایی به او گفت برگرد تو
نمیتوانی بیایی.
بسم الله
18
گلوله خورده بود و ترکشهایی نیز بر بدنش نشست و احساس کرد روح از جسم
سنگینش جدا شده و در حال پرواز کردن است که ندایی به او گفت برگرد تو
نمیتوانی بیایی.
بسم الله
رجانیوز - گروه فرهنگی: اوضاع مصر دوباره ریخته است بهم و در این کشور کنار نام «اخوان المسلمین» کلمه دیگری هم زیاد شنیده میشود: «سلفیها». در سوریه هم وقتی خبر سربریدن کودکان به میان میآید باز همین کلمه تکرار میشود. فتوای جهاد نکاح را هم بیرون آمده از زبان همین «سلفیها»ی تونس میدانند. کشتار شیعیان و حتی سنیهای هند و پاکستان هم زیر سر همینهاست گویا. ماجرای اقدامات آنها در افغانستان هم که سری دراز دارد.
بسم الله
بسم الله
دویدم سمت درب بیمارستان. از کنار دیوار رفتم و همین که در راهرو پیچیدم و چند قدم آن طرفتر احمد را دیدم. چهرهاش غضبناک بود. ترسیدم؛ خواستم برگردم که حاجى گفت: کجا؟
بسم الله
در بحارالانوارجلد ۸۹ از حضرت صادق(علیه السلام) روایت نموده:هر کس پیش از ظهر روز جمعه دو رکعت نماز بخواند و
در هر رکعت یک مرتبه سوره(حمد) و شصتمرتبه سوره (قُل هُوَ اللّه) را بخواند و در سجودش بگوید( بعد از ذکر سجود):
سَجَدَ
لَکَ سَوادی وَ خیَالی وَ آمَنَ بِکَ فُؤادی وَ أبُوءُ إلَیْکَ وَ
أعْتَرِفُ لَکَ بِالذِّنْبِ الْعَظیم عَمِلْتُ سُوءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسی
فَاغْفِرلی ذُنُوبی فَإنِّهُ لا یَغْفِرُ الذِّنُوبَ إلاّ أنْتَ أعوذُ
بِعَفْوکَ مِنْ عُقُوبِتَکَ وَ أعوذُ بِرِضاکَ مِنْ سَخَطِکَ وَ أعوذُ
بِکَ مِنْکَ لا أبْلُغُ مِدْحَتَکَ وَلا اُحْصی نِعْمَتَکَ وَلا الثّناءَ
وَ عَلَیْکَ أنْتَ کَما أثْنَیْتَ عَلی نَفْسِکَ وَعَمِلْتُ سُوءً وَ
ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْلی ذُنُوبی إنِّهُ لا یَغْفِرَ الذِّنُوبَ إلاّ
أنْتَ.
پس کسی که این کار را بکند ثواب آن را دارد که چهل مرتبه قرآن را قرائت نموده.!
منبع: برکت نماز
بسم الله
فرمانده
نیروی قدس سپاه با بیان اینکه هیچ سندی در جامعه از بعد دینی و ملی
بالاتر از سند دفاع مقدس نیست، اظهار داشت: این سند در بروز چهره ملت ایران
نقش مهمی داشته است.
بسم الله
همسر مرحوم «حاجعلیاصغر رستگار» میگوید: حاج آقا در دوران جنگ که به جبهه میرفت، کاظم را نمیدید؛ اگر هم میدید خودش را کنار میکشید تا پسرم با دیدن او ناراحت نشود.
بسم الله
مرا به سرد خانه شهر گیلانغرب انتقال دادند. آنجا چون حجم شهدا زیاد بود در همان اتاق مجاور سردخانه قرار دادند. یک لحظه احساس سرما کردم و چشمانم را بازکردم و دستم را تکان دادم که پرستاری میبیند و میگوید او زنده است
بسم الله
به ارتفاعات رسیدیم، همین که از ماشین آمدیم پایین، یک هلیکوپتر که میخواست در آن منطقه به زمین بنشیند توجهمان را جلب کرد. با خودمان گفتیم در این شرایط ناامن آسمان، چه کسی با هلیکوپتر به اینجا آمده؟ دیدیم یک برادر جانباز با دو عصا در زیر بغل از هلیکوپتر پیاده شد و پس از او یک نفر با لباس سپاه آمد که متوجه شدیم آیتالله خامنهای است.