مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)
آخرین نظرات
  • ۳۰ مرداد ۹۷، ۱۸:۲۸ - موزیلاگ ..
    تشکر (:

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «چادر» ثبت شده است

بسم الله


روز اول کلاس‌های دانشگاه، وقتی توی ترمینال دیدمش، خیلی خوشحال شدم؛ اما وقتی جلوی دانشگاه از ماشین پیاده شدیم، با کمال ناباوری دیدم چادرش را از سرش برداشت!


حجاب

اولین باری که چادر پوشیدم، یک دختر کوچولوی 4 ساله بودم! اون روز وقتی مثل همیشه قبل از بیرون رفتن از مامان خواهش کردم که منم مثل خودش چادر بپوشم، واقعاً انتظار نداشتم مامان قبول کنه! ولی در کمال ناباوری گفت: باشه عزیزم بپوش. یادمه توی خیابون، دستم تو دست برادر بزرگ‌ترم بود و داشتم با چادر نمازم کیف می‌کردم. سعی کردم مثل مامان رو بگیرم، ولی چادر را آنقدر جلو آوردم که روی چشم‌هام رو پوشوند، با کمال ناباوری دیدم از پشت چادر هم میتونم ببینم!

خلاصه در همون حال که سعی می‌کردم دقت بیشتری برای دیدن اطراف از پشت چادر کنم، پام به قوطی‌های شیر خشک دست‌فروشی گرفت و همه شیر خشک‌هاش ولو شد! خیلی ترسیده بودم. برادرم بغلم کرد و از دست‌فروش عذرخواهی کرد، ولی اون خیلی عصبانی بود و با لحن بدی بهم گفت: تو که الآن این قدری بساط من رو به هم ریختی، حتماً اگه بزرگ بشی، راه که بری خونه‌های مردم رو خراب می‌کنی!

۰ نظر ۰۹ بهمن ۹۲ ، ۱۰:۳۰
مجتبی دهقانی پوده