مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)
آخرین نظرات
  • ۳۰ مرداد ۹۷، ۱۸:۲۸ - موزیلاگ ..
    تشکر (:

عرشیان فرش نشین

چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۶:۱۴ ب.ظ

بسم الله

حاج شیخ عباس قمی، معروف به محدث قمی در سال 1294 هجری قمری در شهر مذهبی قم چشم به جهان گشود. پدر او حاج محمدرضا قمی از اشخاص معتمد و متدین شهر قم به‌شمار می‌رفت.

شیخ عباس دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاهش گذراند و از همان دوران کودکی آثار نبوغ و عشق شدید به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در وجودش ظهور داشت. مرحوم شیخ مقدمات علوم را در وطن خود یعنی قم از محضر اساتید مختلف فراگرفت و سپس برای کسب دانش و معرفت بیشتر، آماده سفر به مشهد مقدس و سپس به نجف اشرف گردید.


اساتید
محدث قمی با ذهن و استعداد خارق‌العاده‌ای که داشت از عالمان و بزرگان عصر خود به خوبی استفاده نمود و اساتید متعددی را دید که از جمله آنها آیات عظام، حاج میرزا محمد ارباب، سید محمد کاظم یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، شیخ الشریعه اصفهانی، سید حسن صدر کاظمی و سید احمد طباطبایی که پدر همسرش بوده است. ولی خود بیشتر از همه نام محدث نوری  را می‌برد که تحت تأثیر افکار وی قرار می‌گیرد و به خاطر مقامات فاضله و صفات برجسته و علم سرشار و فضل بسیار او همه جا سایه‌وار دنبال استاد بزرگوارش بوده است.

تألیفات
محدث قمی در طول زندگی پربار خود، تألیفات ارزنده‌ای تقدیم جهان اسلام نمود که به گفته نوه ایشان تألیفات شیخ عباس قمی حدوداً بیش از 100 عنوان می‌‌باشد، از جمله آثار ایشان عبارتنداز: 1. مفاتیح الجنان 2. فواید الرضویه 3. بیت الاحزان 4. منازل الآخرة 5. سفینة البحار 6. منتهی الامال و کتاب‌های ارزشمند دیگری است.


رحلت
مرحوم محدث قمی در سن 65 سالگی در 1359 هجری قمری، شب سه شنبه 23 ذی الحجه در اوائل شب به دیار باقی شتافت. در اواخر عمر هر دفعه که صدای در خانه را می‌شنید تکان می‌خورد، به اهل منزل می‌گفت: ببینید آقا آمده است؟! البته ما تصور می‌کردیم منتظر آمدن آیت‌الله میلانی هستند که از دوستان صمیمی ایشان بودند. در حالی که بعد متوجه شدیم منظور ایشان حضرت بقیة الله بوده است.
پیکر پاک مرحوم شیخ عباس قمی را در نجف اشرف با شکوهی خاص وارد صحن مطهر می‌کنند و آیت‌الله العظمی آقا سیدابوالحسن اصفهانی رحمه الله مرجع تقلید شیعیان بر او نماز می‌گزارد و در کنار استادش مرحوم محدث نوری رحمه الله، در صحن مطهر امیر‌المؤمنین علیه السلام در ایوان سوم از ایوان‌های شرقی و در باب القبله، به خاک سپرده می‌شود.


ساده زیستی


آقای محدث‌زاده می‌گفت: ایشان ساده و بی‌آلایش زندگی می‌کرد و بی‌اعتنا به مال و ثروت بود. تجّار آرزومند بودند که پدر ما پولی قبول کند، با آن‌که پول آنها وجوهات نبود، اما ایشان قبول نمی‌کرد، پدر ما با ماهی پانزده تومان (پول آن زمان) زندگی می‌کرد و باز هم وحشت داشت که آیا من در پیشگاه الهی جوابی برای همین دارم و یا خدمتی برای آقا حضرت ولی‌عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌کنم یا نه..؟


رحمت حق بر روانت شیخ عباس قمی

تا ابد پاینده نامت شیخ عباس قمی


شد کتابت همره قرآن، مفاتیح الجنان

آخرت بادا به کامت شیخ عباس قمی



ابوسعید(طوفان)


دستور العمل ایشان برای طهارت نفس
محدث قمی که خود مجسمه اخلاق و اخلاص و تزکیة نفس است در کتاب ارزشمند «المقامات العّلیّة» یا همان «نصایحی در سعادت ابدیه»مطالب آموزنده‌ای دارد که خلاصه آن را می‌آوریم:
«بیماری روح انسان را از رسیدن به لذت‌های ابدی باز می‌دارد. پس هان ای برادر! حدیث بیماری روح را سهل مگیر و معالجه آن را بازیچه مشمار. مفاسد اخلاق رذیله را اندک مدان و صحت روح را به صحت تن قیاس مکن و بدان که سعادت مطلق حاصل نمی‌شود مگر به این‌که صفحه نفس در جمیع اوقات از همه اخلاق رذیله پاک و به تمام صفات حسنه آراسته باشد.
محدث قمی رحمه الله در خاتمه کتاب چند چیز را برای طالب پاکی نفس از اوصاف رذیله و آرایش آن به صفات جمیله لازم می‌شمارد.
اول آن‌که از مصاحبت بدان و اشرار اجتناب نماید و  دوری از هم‌نشینی با صاحبان اخلاق بد را واجب بداند، زیرا که صحبت با هر کسی نقش عظیم دارد، چرا که طبع انسان، دزد است و آن‌چه را مکرر از دیگری دید اخذ می‌کند، هم‌چنین از شنیدن حکایات بدان دوری کند و از حکایات پیشینیان و بزرگان دین و ملّت مطلع شود.

دوم آن‌که همیشه مواظب اعمالی باشد که از آثار صفات حسنه است و خواهی نخواهی، نفس را بر افعالی بدارد که مقتضای صفتی است که می‌خواهد آن راکسب کند یا درصدد بقای محافظت آن صفت است.

سوم این‌که پیوسته مراقبت از اعمال خود نماید و در هر عملی که می‌خواهد بکند ابتدا در آن تأمل کند و فکر نماید تا خلاف مقتضای خُلق حَسن از او سر نزند و اگر احیاناً از او امری به ظهور آمد که موافق صفت پسندیده نیست، نفس خود را تأدیب کند و در مقام تنبیه و مؤاخذه آن بر آید، به این طریق که اول خود را ملامت و سرزنش کند و بعد از آن متحمل اموری شود که بر او ناگوار است و در هیچ حال از خود غافل نشود و جد و جهد در کسب صفات نیک یا حفظ آنها باز نماند.


چهارم آن‌که احتراز کند از آن‌چه باعث تحریک قوه شهویه یا غضبیه می‌شود، مثلاً چشم و گوش و دل را از دیدن و شنیدن و تصور کردن هر چیزی که غضب یا شهوت را به هیجان می‌آورد باز دارد و بیشتر سعی او در حفظ دل از خیال باشد، زیرا که در تصور و خیال، آتش شهوت و غضب تیز می‌گردد و سپس به اعضا و جوارح سرایت می‌کند؛ البته مجرد دیدن و شنیدن بدون آن‌که دل را مشغول آن کند چندان تأثیری ندارد و کسی که این دو قوه را از هیجان محافظت نکند مانند کسی است که شیر درنده یا سگ دیوانه را رها کند و بعد از آن بخواهد خود را از شر آن خلاص کند.


پنجم آن‌که فریب نفس خود را نخورد و افعال خود را حمل بر صحت نکند و در طلب عیوب خود استقصا و سعی بلیغ نماید و به نظر دقیق در تجسس عیب‌های مخفی خود برآید و چون به چیزی از آنها برخورد، در ازاله آن کوشش کند و بداند که نفس هر انسان، عاشق صفات و افعال خود است و به این جهت اعمال و افعالش در نظرش جلوه نیکویی دارد و بدون تأمل و باریک بینی به عیوب خود بر نمی‌خورد.


نوکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
آقای علی دوانی رحمه الله از آیت‌الله مروارید رحمه الله نقل می‌کند که فرمود من خاطره‌ای از محدث قمی دارم و خیلی آموزنده و درس برای اهل علم است و آن این است که تاجری بود به نام حاج میرزا آقای حسینیان، او تاجر برنج و از علاقه‌مندان مرحوم حاج شیخ عباس قمی بود. روزی او از ایشان و بعضی دیگر از آقایان علمای مشهد دعوت کرد و به محلی به نام «ازغند» از کوهپایه‌های اطراف مشهد برد، من هم بودم و مرحوم حاج شیخ عباس در آن جا هم مشغول کتابت و تألیف و تصنیف بودند. آقای حسینیان گفت: آقا من شما را دعوت کرده‌ام تا بیایید این‌جا تا استراحت بکنید، نه این‌که در این‌جاهم به همان کارتان مشغول باشید! حاج شیخ فرمودند: من نوکر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستم، باید برایش کار کنم. آقای حسینیان گفت: من که سهم امام علیه السلام به شما نمی‌دهم که ملزم باشید در این جا هم که هستید مشغول کار باشید! شیخ سکوت نمود و تأمل کرد، سپس فرمود: این بی‌انصافی نیست که من یک عمر نان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خورده‌ام و اگر یک روز یا چند روز نخورم برایش کار نکنم؟! و بعد هم مشغول کار شدند.

از طرف امام زمان می‌رسد
از مرحوم آیت‌الله سید محسن حکیم، صاحب کتاب پر ارزش «مستمسک عروة الوثقی» نقل نموده‌اند که می‌فرمود: زمانی ما تصمیم گرفتیم برای حاج شیخ عباس قمی شهریه‌ای درست کنیم که وضع زندگی ایشان بهتر شود، ولی ایشان قبول نمی‌کردند و می‌فرمودند: در هر هفته از طرف وجود مقدس آقا حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به من چیزی می‌رسد و احتیاج به شهریه ندارم.[1]

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . برگرفته از کتاب «ماه درخشان» صاحب مفاتیح الجنان، نویسنده سید جعفر رفیعی.
http://mahdi313.ir
۹۲/۰۲/۱۸
مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی