بسم الله
آمدهام تا حقت را ادا کنم، وحشت
را از تو بردارم، همنشینت باشم تا هنگامی که در صور دمیده شود و در قیامت
هم، سایه ای باشم بر سر تو. به راستی حال اکنون این شخص با لحظاتی قبل
چگونه قابل قیاس است. این موهبت وصف ناشدنی، پاداش موقت! انجام فقط یک عمل از مجموع اعمال وارده در ماه عزیز و نورانی رجب است.
تصور کنیم حال فردی را در گودال تنگ و تاریک و سیاه قبر، آن هنگام که
کسان و اموال و داراییهایش را چون نقشی بر آب و تمام آمال و آرزوهای خود
را بر باد رفته می ببیند، آن هنگام که احساس میکند هیچ امیدی به رهایی و
هیچ مفری برای خلاصی از بستر سرد و نمور گور ندارد، هنگامی که به راستی درک
کرده است واقعیت مرگ و پایان کار دنیای خود را.
در چنین حالی که سر در گریبان اندوه گرفته و وحشتی تمام ناشدنی سراپای
وجودش را به لرزه انداخته و یأس بر اردوگاه جان وی سایه افکنده و ناامیدانه
به عقبای خود میاندیشد، به ناگه روزنی از نور پدید آید و همنشینی بر او
درآید با نیکوترین صوت و با زیباترین صورت، با رویی خندان و درخشان و با
زبانی خوش الحان که او را بشارت دهد بر پایان اندوه و غم و رهایی از هر شدت
و سختی و به او بگوید که نترس و نگران و نومید مباش که من هم نشین توأم تا
آن هنگام که سر از این گور سیاه برآوری و بر محضر پروردگارت حاضر شوی و او
بپرسد که تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی با چنین جلوه ای ندیدهام و
سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیدهام و بویی بهتر از تو نبوئیده ام و در
جواب بشنود که من همان نماز لیله الرغائبم که بجای آورده ای.