مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام
بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)
آخرین نظرات
  • ۳۰ مرداد ۹۷، ۱۸:۲۸ - موزیلاگ ..
    تشکر (:
بسم الله

وصیتنامه شهید سید مجتبی نواب صفویشهید سید مجتبی نواب صفوی

24جمادی الاولی 1374 هجری قمری 29 دیماه 1333 هجری شمسی 

(ندایی در رویا رسیده که گویا رفتنی هستم) 

هوالعزیز

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام مقدس آخرین وصی و قائم آل محمد پیشوای غایب جهان و بشر وجود منزه امام زمان اعلی منزلت والا پایگاه مهدی عجل الله تعالی فرجه و حقق آمالنا و فیه آمین رب العالمین

برادران مسلمانم در سراسر دنیا، دوستان ثابت قدم خدا و محمد و آل محمدصلی الله علیه وآله السلام علیکم و رحمة الله و برکاته ان الدنیا قد ادبرت و ان الاخره قد اقبلت. همانا دنیا از ما رو گردانده و آخرت به ما رو کرده است، آنچه از عمر ما گذشت و فانی شد از دنیا بود و آنچه بسوی ما رو کرده و بسویش شتابان می‌رویم آخرت است. پس بکوشید از ابناء این گذشته فانی نبوده از ابناء آن آینده حتمی باشید و خود را برای آن سرای جاوید آماده نمایید.

(آه من قله الزاد و بعدالسفر) امیر المومنین وجود اقدس علی علیه السلام ه جهانی پر از عشق و معرفت خدا بود و جهانی معرفت باید تا به شخصیتش کمی پی برد و جهان، وجود همانندش را پس از پسرعموی کرامش صلی الله علیه و آله ندیده و نخواهد دید، از قلت توشه و دوری و هیبت این سفر می‌نالید، بیایید و از خواب خرگوشی برخیزید و بپرهیزید از اینکه به بازی آزمایشی دنیا فریب خورده و آلوده شوید و تمام براهین استوار و آیات منیره خدا و حقایق نوربخش جهان را که بسوی خدا و معاد از راه انبیاء عظام علیهم السلام و محمد و آل محمد صلی الله علیه وآله رهبری می‌کنند فراموش کنید.

(ندایی در رویا رسیده که گویا رفتنی هستم) آه، آه، حاشا و کلا خدا نخواهد که من و شما در زمره خاسرین و بدبختان قیامت و اصحاب جحیم شمرده شویم. آه، بشری که تاب مشقات آسان و زودگذر دنیا را نداشته در مصیبت کوچکی متزلزل و عاجز گردیده بی‌تاب می‌شوی چگونه تن ناتوان و زبون را مهیای آن آتشی می‌کنی که از غضب قهار خدای آتش و آب مشتعل گردیده است.

آه، عجبا این بشر ضعیف که با این سرعت ورود و خروجش از این آزمایشگاه دنیا طی گردیده هم آغوش خاک تیره می‌گردد با اینکه برای اصطبل و رباط هم معتقد است که باید از سوی صاحبش قانون و دین و مقصودی باشد چگونه قانون و نظام دین و مقصود خدای جهان و نماینده و نماینده عزیزش وجود اقدس پیغمبر اسلام حضرت محمد ابن عبدالله صلی الله علیه و آله توجهی نکرده محیط فکر و زندگی خود را از طویله و اصطبل هم تنزل داده خود را برای همیشه در آتش جهل و شهوت پستش که افروزنده آتش غضب خداست می‌سوزاند؟ (اولئک کالانعام بل هم اضل) اینان مثل حیواناتند بلکه گمراه‌ترند.شهید سید مجتبی نواب صفوی

آه، ای برادران، شما برای اتمام حجت حق و کسب رضای رحمان و طاعتش و برای نجات و تبرئه خود در پیشگاه عظیم خدای عزیز (و معذره الی ربکم) حق را بگویید و تبلیغ کنید و این بیچارگان را از بیچارگی فردا خبر دهید. و انذار نمایید و عدم رضای خودتان را نسبت به معاصی و نافرمانیها و تبهکاریها و طغیانهای آنها اعلام دارید (اما شاکرا و اما کفورا) یا هدایت پذیر گردیده و یا کفران می‌کنند. خدای عزیز از طاعتشان بی‌نیاز بوده از معصیت آنها هم حکومت بی‌زوالش زیانی نبیند و جهنمش وسیع بوده (تقول هل من مزید) میگوید آیا سرکش و عاصی بیشتری هستی؟ و الفاظ و فلسفه‌های پوچ و مظاهر رنگین و قدرتها و ژست‌ها و لباسهای فریبنده دنیا در آنجا ذلیل و پوسیده گردیده و دردی دوا نمی‌کند و به کاری نمی‌خورد.

آه از این غیبت طولانی، آه، برادران،‌ من دیدم و دیده هر عاقلی می‌بیند که محبت خدا از هر محبتی شیرین‌تر و اطاعت فرمانش از اطاعت شیطان و شهوت و نفس گرامی‌تر و پرهیز از عذاب آینده جاویدی که انبیاء برای بدکاران وعده کرده‌اند از پرهیز معصیتهای زودگذر دنیا عاقلانه‌تر و امید به رحمت و نعمت و لذت الهی حتمی و بی‌آلام بهشت از امید به ذلت فانی و خیالی احتمالی دنیا پابرجاتر و استوارتر می‌باشد و گردانیدن عنان وفا و عاطفه و محبت و غیرت بسوی آفریننده عزیز وفا و غیرت و محبت و غیرت نزدیکتر و صحیح‌تر و به حق و به جا بوده و پروانه شمع محبت او گردیدن و در راهش سوختن و به دریای رحمت و لطفش پیوستن سعادتی است که در زیر آسمان علم و عقل و وجود شهیرش فوق هر عنقا و همایی است که در خاطرها خطور کند و در تصور اندیشه کنندگان بگنجد.

آه به راه او خواستم که دنیا را در برابر حقایق اسلام تسلیم نموده اسلام و مسلمین جهان را از چنگال جهل و شهوت و ظلم نجات داده احکام منور اسلام را اجرا نموده حیات نوینی با نشر اشعه معارف اسلام بر پیکر مردگان بشر امروز به یاری او ببخشم و حقیقت حیات انسانیت را جلوه‌گر سازم و اگر هزار سال هم بر این منوال پرچم فداکاری راه خدا و محمد و آل محمد را به یاری ذات اقدسش بدوش ناتوان خویش می‌کشیدم عاقبت مرگ بوده باید همه اینها مقدمه تحصیل رضای خدا می‌بوده باشد تا برای قلب شفا و نوری و برای آخرت، سرافرازی و سودی داشته باشد و الا هیچ، و خدا از اینها همه بی‌نیاز بوده و می‌باشد (نیته المومن خیر من عمله) و نیت مومن بهتر از عملش بوده خدا به نیت پاک لطف می‌کند و بس.

امید است به لطفش نیت پاکی و عشق سرشاری نسبت به ذاتش مرحمت فرموده به فضلش با ما رفتار فرماید. الحقنا الله بالحسین وجده و امه و ابیه و اخیه و ولده آمین رب العالمین.

فراموش نکنید که راه راست از هر کجا کج شد بیراهه و به سوی هلاکت است. و پس ای پیغمبر، راه از خانه اوصیاء او علی و یازده فرزند عزیزش تا امام زمان بوده که زنده و غایب است (و بملا الله الارض به قسطا و عدلا بعد ما ملئت ظلما و جورا) که به اتفاق احادیث مسلمین (شیعه و سنی) خدا به وسیله او زمین را پر از عدل و داد می‌کند بعد از آنکه پر از ظلم و جور شود، انشاء الله.

خداحافظ، بر شما وفاداران راه خدا همگی سلام. تهران،

به یاری خدای توانا. برادر شما سید مجتبی نواب صفوی

 

شهید نواب صفوی در آخرین ساعات حیاتشان در زندان نیز وصیت نامه کوتاهی داشته اند که متن کامل آن بدین شرح می باشد:n9

بسم الله الرحمن الرحیم

وصیتنامه اینجانب سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی. من از مال دنیا در زندان چیز ناقابلی ندارم به جز اشیاء مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید و نشانی منزل مادرم فعلاً چون از منزل قبلی خود بیرون رفته‌اند و در منزل برادرشان می‌باشند، به منزل برادر ایشان خیابان امیریه چهارراه گلبرگ کوچه اسلحه‌دار باشی منزل آقای سید محمود صفوی وکیل پایه یک دادگستری می‌باشد.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

ساعت 3 بعد از نیمه شب 27 دیماه 1334

این وصیتنامه در حضور آقای فلسفی‌نیا، قاضی عسگر لشگر2 زرهی و نماینده دادستان ارتش سرهنگ اللهیاری و آقای دکتر تدوین نوشته شده است.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

پس از وصیت بالا مراسم مذهبی به عمل آمد.

به یاری خدای توانا- سید مجتبی نواب صفوی

ساعت 3 و ربع بعد از نیمه شب روز 27/10/1334

وصیت نامه بالا و مراسم مذهبی در حضور این جانب علی فلسفی نیا انجام گرفت .

قاضی عسگر لشکر2 زرهی - علی فلسفی نیا ساعت 3:15 روز 27/10/1334

 

شهید سید مجتبی نواب صفوینصایح آخر 

لحظاتی قبل از شهادت و پس از اتمام نماز، نواب بار دیگر امت جدش را چنین هدایت نمود: «شما بندگانی ضعیف در برابر خدای جهان هستید. چند روزِ دنیا به زودی می‏گذرد. کاری کنید که در جهان دیگر در برابر آفریدگارتان شرمنده نباشید. شما به دستور شاه ستمگر، ما را شهید می‏کنید، ولی طولی نمی‏کشد که همگی از این کردار زشت پشیمان می‏شوید. آن روز پشیمانی دیگر سودی ندارد. شما باید سرباز اسلام باشید و در راه دین بجنگید، نه اینکه سلاحتان را برای حفظ حکومت شاه روبه سینه عاشقان اسلام نشانه بگیرید.... ای افسران و مقامات عالی مرتبه ارتش! شما هم به جای اینکه خود را به حکومت پوسیده و فاسد شاهنشاهی بفروشید، به اسلام رو بیاورید تا در دو جهان به عزت برسید. فریب این درجه‏ها و مقامات ظاهری را نخورید و بدانید که قیامت بسیار نزدیک است

 

شهید سید مجتبی نواب صفویشهادت 

نزدیک صبح جوخه اعدام در کنار میدان بزرگ پادگان به خط ایستادند. نواب و یارانش از سلول بیرون آمدند. ناگهان سید محمد واحدی فریاد زد: «اللّه‏ اکبر، اللّه‏ اکبر». به اشاره سرهنگ اللهیاری، پاسبانی دست بر دهان سید محمد گذاشت. سرهنگ پرسید: اگر خواسته‏ای دارید بگویید. سید برای غسل شهادت آب طلبید. آبی که فراهم شد سرد بود. نواب خشمگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب گرم نباشد، رنگ ما می‏پرد و تو و امثال تو فکر می‏کنند ترسیده‏ایم. اما مهم نیست. خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر می‏شود» آن‏گاه یارانش را مورد خطاب قرار داد.

و گفت: «خلیلم، محمدم، مظفرم! زودتر آماده شوید. زودتر غسل شهادت کنید، امشب جده‏ام فاطمه زهرا علیهاالسلام منتظر ماست». پس از غسل شهادت به نماز ایستاد. افسران و درجه داران با ناباوری به آنان نگاه می‏کردند. دستان به قنوت رفته‏اش حریم آسمان مناجات بود.

شهید نواب صفوی سرانجام پس از یک عمر مبارزه برای ایجاد حکومت اسلامی، در 27 دی ماه 1334 به کاروان شهدا پیوست.

 

n11خطبه‏ای همچون زینب علیهاالسلام 

پس از انجام حکم اعدام، پیکر مطهر شهید نواب صفوی و یارانش را به قبرستان مسگرآباد بردند و در آن مکان دفن کردند.

عصر روز 27 دیماه 1334، همسر شهید نواب صفوی به قبرستان رفت و چند لحظه کنار قبر همسر شهیدش گریه کرد. ناگهان یکی از افسران جلو آمد و با خشونت گفت: بلند شو! این‏قدر گریه نکن. در این هنگام، آن شیرزن، دیگر سکوت را جایز ندانست و اجازه نداد که با شهادت نواب همه چیز فراموش شود. به همین دلیل زینب‏وار گفت: «آری! خاندان آل محمد صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را بنی‏امیه همین‏گونه تسلیت دادند. ای یزید، ای پسر پهلوی! چه خوب ثابت نمودی که از چه قوم و چه سلسله‏ای هستی. تو فرزندان پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را نیمه شب به جرم دین‏داری می‏کُشی، و تصور می‏کنی که می‏توانی جابرانه و ظالمانه حکومت نمایی. هیهات! به خدا سوگند اگر تمام مردان ما را بکشی، ما زن‏ها حاضریم در مقابل گلوله‏های ناجوانمردانه شما و دشمنان اسلام بایستیم»

 

انتقال پیکر سالم نواب به قم چند سال پس از دفن 

چند سال پس از شهادت نواب صفوی، شهرداری تهران تصمیم گرفت قبرستان مسگرآباد (جنوب شرق تهران) را به پارک تبدیل کند. بنابراین، برخی از دوستان باوفای شهید نواب صفوی که قبرها را از قبل شناسایی کرده بودند، تصمیم گرفتند اجساد را به قبرستان وادی السلام قم منتقل کنند. دوستان نواب و از جمله برادر آن شهید پس از کندن قبرها، با بدن سالم نواب مواجه شدند؛ گویی همین چند لحظه پیش دفن شده بود. این افراد که در تاریکی شب اقدام به نبش قبر کرده بودند، موفق به خارج کردن اجساد نواب صفوی، سیدمحمد واحدی و مظفر علی ذوالقدر شدند، ولی نتوانستند اجساد سید عبدالحسین واحدی و خلیل طهماسبی را به قم منتقل کنند.

http://www.jahadi.ir/digaran

۹۶/۱۰/۲۷
مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی