پرواز در آخرین روز بهار
بسم الله
خوشا به حالت چمران، که امام(ره) فرمود: «دلم برای چمران تنگ شده است»؛ تو همدرد اول مظلوم عالم شدی؛ آخرین روز بهار 60، روز چمران...
آخرین روز بهار 60
روز چمران...
نمیدانم از کجا شروع کنم...
از «زیباترین سروده هستی علی» که من با آن تو را شناختم
یا...
بماند...
هرسال روزها قبل از 31 خرداد به تو فکر میکنم تا نوری باشی تا راه را گم نکنم
اما...
ما را چه شده است که فقط نزدیک سالگرد شهدا بیادشان میافتیم و در طول سال کاری با آنها نداریم
ما را چه شده است که شهدا را از زندگیمان حذف کردیم و دایم مردگی میکنیم
مگر نه این است که شهدا نظارهگر اعمال ما هستند
خوب پس چرا از خودشان کمک نمیگیریم تا راه را عوضی نرویم
امروز سخت دلم گرفته است
دلم گرفته است از اینکه چقدر شهدا بین ما مظلوماند
وقتی لحظهای فکر میکنم که شهدا ناظر رفتار من بودهاند واقعاً خجالت میکشم
خوشا به حالت چمران که امام (ره) فرمود: «دلم برای چمران تنگ شده است»
خوشا به حالت چمران که همدرد اول مظلوم عالم شدی...
«ای علی اکنون دردها و غمهای تو مرا محسور کرده است؛ درد و غم پیوندی بین من و تو بوجود آورده است که در هر ضربان قلبم درد تو را احساس میکنم، چه درد کشندهای...»
چمران خیلی به حالت غبطه میخورم که به معنای واقعی دنیا را 3 طلاقه کردی و ما هنوز غرق در دنیایم...
«من دنیا را طلاق دادم؛ خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند؛ مقیاسها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواستههای عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد؛ روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را 3 طلاقه کردم و از همه چیز خود گذشتم؛ از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسیترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد».
و در آخر از تو میخواهم برای نسل ما دعا کنی تا کمی شبیه شهدا شویم...
«خدایا عذر میخواهم از اینکه در مقابل تو میایستم و از خود سخن میگویم و خود را چیزی به حساب میآورم که تو را شکر کند و در مقابل تو بایستد و خود را طرف مقابل به حساب آورد! خدایا آنچه میگویم از قلبم میجوشد و از روحم لبریز میشود؛ خدایا دل شکستهام، زجر کشیدهام، ظلم زدهام، از همه چیز ناامید و از بازی سرنوشت مأیوسم، در مقابل آیندهای تیره و مبهم و تاریک فرو رفتهام، تنها ترا میشناسم، تنها به سوی تو میآیم، تنها با تو راز و نیاز میکنم».
سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ بسم الله