شرح دعای روز سی ام ماه رمضان
بسم الله
طاعتى خداپسند
خدایا چنان کن که انجام کار
تو خشنود باشى و ما رستگار
قبلاً نیز گذشت، که ارزش طاعت، به «مقبول» شدن آن است.
تا پذیرفته نگردد، ارتقاء درجه نمىآورد، تا قبول نشود، ارج ندارد.
قبولى آن، با اخلاص و نیّت خوب و تقوا و تقیّد به «امر خدا» است.
و تقوا، جز در خط خدا بودن و مطیع فرمان گشتن و حرکت در «سبیلاللّه» و پرهیز از محرّمات الهى، نیست.
خداوند، روزهاى را ارزش نهاده و مىپذیرد، که در کنار پرهیز از خوردن و آشامیدن، پرهیز از گناه و بىتقوایى و آلودگى و غیبت و بدزبانى هم باشد. وگرنه، جز رنج و گرسنگى، ثمرى به بار نخواهد آورد.
شکر خدا نسبت به عبادتمان، همان قبول اوست. و قبولش، آنگاه است که «خداپسندانه» باشد.
وقتى خداپسند است که «پیامبر پسند» هم باشد. چرا که اطاعت پیامبر، اطاعت خداست، پس خشم و «رضاى رسول» نیز همان خشم و رضاى «اللّه» است. رسول خدا صلىاللهعلیهوآله جز براى خدا خشم نمىگرفت و جز آنچه را، خدا بپسندد، نمىپسندید.
زنى زبان به غیبت گشود، در حالى که روزه بود.
پیامبر فرمود: برو غذا بخور، دیگر روزه نیستى! روزهات باطل شد.
آرى...روزهاى که مُهر «شکر و قبول» و رضاى خدا و رسول بر آن باشد، دور از غیبت و بهتان و دشنام و لغویّات و «گناهانِ زبانى» است.
«عقیده»، ریشه «عمل»
استوارى هر شاخه، به تنه درخت است. و قوام هر درخت، به قوّت ریشهاش.
در پیکره دیندارى انسان مؤمن، برخى امور، همچون ریشه و بنیان است، برخى به سان رو بنا و ساقه و میوه.
«ایمان»، اساس مسلمانى است. اگر در دل انسان، نسبت به «خدا» و «قیامت» و «وحى»، عقیده باشد و انسان از «باور درونى» برخوردار گردد، این ریشه، تنه استوار دیندارى را برافراشته مىدارد و بر این نهاد، شاخ و برگهاى عبادت، تقوا، پاکى، پرهیز از حرام، کسب حلال، مروّت و عدالت، رعایت حقوق دیگران و ... مىروید .
در شناخت آنچه «اصل» و «فرع» است، باید دقت کرد و به تقویت ریشه پرداخت، تا تنه و ساقه و شاخه هم رشد کرده نیرومند گردد و میوه و ثمر و سایه دهد.
خداوند، سخن پاک را به درختى پاک تشبیه مىکند که ریشه استوارش در زمین و شاخ و برگ پربارش، بالنده و رو به آسمان است:
«اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فىِ السَّماء»[1] و قوام آن شاخ و برگ، به نیروى اساس و اصل است.
در روایات، برخى چیزها به مثابه ستون و پایه دین به حساب آمده است، از جمله «ولایت» که بدون ولاى اهلبیت و بدون پذیرش ولایت و حاکمیت حق و امامان، اعمال تباه مىشود و تلاشها در جهت انحرافى سوق مىیابد.
در بعضى کلمات، «آل محمّد» اساس به حساب آمده است.
کلام حضرت امیر چنین است: «هُم اَساسُ الدّین وَعِمادُ الیَقین»[2]
دودمان پیامبر، پایه دین و ستون یقیناند.
اگر پیوند با اهـلبیت و اطاعت از رهبرى حق باشد (که اصل و اساس است) امور دیگر نیز درست مىشود و اگر این «اصـل» استوار شود، «فرع»هاى دیگر نیز قوام مىیابد. وگرنه با ضعف ریشه، درختها خشکیده یا از جا کنده خواهد شد.
آرى...«ریشه بجا باد اگر برگ و برى مىرود.»
اگر «خداباورى» در دل انسان نباشد، انگیزهاى قوى براى عبادت و اطاعت و اجراى اوامر و نواهى نخواهد بود. پس باید در تقویت و تحکیم آن اصل کوشید و بذر ایمان را در دلها کاشت و روح معنویّت را در کالبدها دمید.
این آرزو و خواسته نیز، در سایه عنایت الهى فراهم مىآید.
در دعاى «مکارم الاخلاق»، امام سجاد علیهالسلاماز خدا مىخواهد:
«خدایا... ایمانم را به مرز کاملترین ایمان برسان، یقینم را به مرحله برترین یقین برسان و نیّتم را به مرز بهترین نیّات منتهى ساز و عملم را بهترین عملها قرار بده.»[3]
«ایمان»، «یقین»، «نیّت» و...«عمل»، سیرى خاص را طى مىکند و ایمان، در نهایت به عمل مىرسد، یعنى همان استحکام «فروع» در سایه تقویتِ «اصول».
وداع با رمضان
اینک، در پایانِ خط طواف، بر گرد خانه عشقیم،
خانه عشقى که کانون آن، محبت خداست،
و آرایش آن، طاعت و تقوا، و طهارت و عبادت،
و فرش آن، بندگى است،
و طعامش، معنویّتِ «ذکر» و مائده «قرآن».
اینک، ماه رمضان را پشت سر مىگذاریم.
گرچه آنگونه که شاید و باید، از این سفره رزق الهى و خوان گسترده نعمت پروردگار، توشه نگرفتیم، و غافلانه از کنار این «روزهاى خدا» گذشتیم و خدا را آنگونه که سزاوار «ربوبیّت» اوست، «عبودیّت» نکردیم. ولى چشم دلمان به گوشهاى از عنایت اوست.
بیابانهاى وسیع گناهمان، امیدوار ابرهاى رحمت و بارانهاى مغفرتِ اوست.
رمضان به پایان مىرسد، ولى ما در آغاز بندگى هستیم.
امید است که از «کلاس رمضان» دست خالى برنگردیم.
در پایان، با امام سجاد علیهالسلام همنوا مىشویم:
امام زینالعابدین علیهالسلام، در وداع «ماه رمضان»[4] با این ماه، خداحافظى مىکند. وداع کسى که فراق رمضان بر او سخت و ناگوار است و رفتنش غمبار و وحشتآور است و به رمضان درود و سلام مىدهد.
در سلام خداحافظى و بدرود مىگوید:
«سلام و بدرود، اى رمضان، اى ماه بزرگ خدایى،
سلام برتو، اى عید اولیاء اللّه،
سلام برتو، اى بهترین اوقات و بهترین ماهها و ساعتها،
سلام برتو، اى رمضان، که آرزوها را به هدف نزدیک مىکردى،
سلام بر رمضان، که در این ماه، چه بسیار، از آتش دوزخ، رستند،
سلام بر رمضان، که سراسر سلام بود.
سلام بر رمضان، که با برکت بر ما وارد شدى، و آلودگى گناهان را زدودى.
سلام بر رمضان، اى موهبت خدا...اى ماه اشتیاق!
سلام بر رمضان...
خدایا...بر محمد و آلش درود فرست و آنچنان کن که وقتى رمضان از ما رخت بربست، ما را از خطاها برهانى و با خروج این ماه، ما را از گناهان خارج سازى...
خدایا، عید فطر را براى ما شادىآفرین قرار بده و آن را بهترین روزى قرار بده که عفو تو را طلب کرده و گناه خویش را پاک کرده باشیم...
[1] ـ ابراهیم، آیه 24.
[2] ـ نهج البلاغه، خطبه 2.
[3] ـ صحیفه سجادیه، دعاى 20 بلّغ بِایمانى اَکملَ الإیمان....
[4] ـ صحیفه سجادیه، دعاى 45.