مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده

تبلیغات اسلامی شهداء پویاشهر(پوده)

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام _ پوده
بسم الله
نمایی ازبنای خیری که مرحوم حاج حیدرعلی دهقانی وحاجیه خانم اللهیاری به توفیق الهی وباکمک عاشقان قرآن وعترت علیهم السلام از خود بجای گذاشتند.روحشان شادورحمت الهی قرینشان
(وفات1391و1392) .(مسجد حضرت ولی عصرعجل الله تعالی فرجه الشریف ـ پوده)
آخرین نظرات
  • ۳۰ مرداد ۹۷، ۱۸:۲۸ - موزیلاگ ..
    تشکر (:

بسم الله

امام حسین

همه ما می دانیم که مظلوم ترین فرد تاریخ حضرت حسین بن علی علیهماالسلام سومین امام مسلمانان می باشد و بالاترین شهید در روز قیامت ایشانند و لقب "سید الشهداء" نیز به همین مطلب اشاره دارد و از جمله اعتقادات ما شیعیان نیز این می باشد که منجی آخر الزمان حضرت مهدی صلوات الله علیه بعد از ظهور یکی از مهمترین اموری که به آن می پردازند مسأله انتقام از ظالمان تاریخ به نفع مظلومان است و از جمله مظلومان حادثه کربلا « أین الطالب بذحول الأنبیاء و أبناء الأنبیاء أین الطالب بدم المقتول بکربلاء ».

حال این سۆال پیش می آید: وقتی قرار است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انتقام خون آن امام مظلوم را بگیرد، دیگر بازگشت آن حضرت به دنیا چه حکمت و مصلحتی دارد چرا که در روایات شیعی می خوانیم:

اولین کسی که به دنیا باز خواهد گشت حسین بن علی علیهماالسلام می باشد، پادشاه دنیا می شود به مدت هزار سال تا اینکه از شدت پیری ابروانش به روی صورتش می افتد. (بصائر الدرجات ص18و22و28و29 )

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله

امام حسین


روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجری دومین فرزند برومند حضرت علی و فاطمه زهرا - که درود خدا بر ایشان باد - در خانه ی وحی و ولایت، چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله رسید، به خانه ی حضرت علی و فاطمه علیهماالسلام آمد و به اسماء فرمود تا کودک را بیاورد. اسماء او را در پارچه یی سپید پیچید و خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برد. آن گرامی به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفتند (1)

روزهای اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش، امین وحی الهی،جبرئیل فرود آمد و گفت:

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۸
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله

امام حسین

معجزه و کرامت، امور خارق العاده ای است که بر خلاف طبیعت و عادت بشر می باشد که عقول همه عقلاء عالم را تکان داده و حتى افکار دانشمندان جهان را حیران ساخته. آن قدرت و قوه ایست که پروردگار متعال آن را به پیغمبران و اوصیاء و خلفاء و جانشینان و بندگان صالح و اولیاء عنایت فرموده تا دلیل و نشانه بر صدق نبوت و امامت و حجت بر خلق تمام باشد تا مردم فرمان بردارى از دستورات و فرمایشات ایشان نمایند که همان دستورات و فرمایشات حق است و از مهالک دنیا و آخرت نجات یابند و رستگار شوند.

 

۰ نظر ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۵۸
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله
جلوه هایی از گل سرخ محمدی

اسماء بنت عمیس گوید: روز ولادت امام حسین علیه السلام بود که حضرت رسول  صلی الله علیه وآله به خانه زهراس آمد و به من گفت: اسماء! فرزندم را به من بده ، فرزندش را در پارچه ای سفید پیچیدم و به ایشان دادم ، آن حضرت در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و سپس گریست.

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۲
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله

برخی مسؤولان گفتند با شلاق نمی‌توان مردم را به بهشت فرستاد؛ ما هم این را می‌گوییم اما با دست خودمان درهای جهنم را روی مردم باز نکنیم
۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۴۱
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله


اگر می‌خواهیم عاقبت به خیر شویم و یک زندگی روشنی در دنیا و روشن‌تر در آخرت داشته باشیم، باید روح ما نورانیت داشته باشد. و الاّ اگر روح کدر شد و قساوت پیدا کرد، آنگاه نمی‌تواند ما را راهنمایی کند و اگر می‌خواهیم راهنمای ما و عقل ما و درایت و فکر ما باشد، باید قساوت دل نداشته باشیم....
گناه
... و الاّ به قول قرآن دل مریض می‌شود و رستگار شدن آن مشکل است: «فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً»[1]

 این قساوت مراتبی دارد؛ یک مرتبه آن این است که شیرینی رابطه با خدا از ما گرفته می‌شود و به جوان‌ها گفتم: خیال نکنید این حالت چیز عادی باشد. وای به کسی که از نماز لذت نبرد. وای به کسی که از خدمت به خلق خدا لذت نبرد.

مرتبه دیگر قساوت این است که رابطه با خدا برای او سنگین می‌شود. مثلاً نماز برای او سنگین است. یک ساعت نشستن و حرف‌های بی‌معنا زدن برایش شیرین است، اما وقتی به نماز می‌رسد، نماز برای او سنگین است. به خاطر یک جشن عروسی حاضر است میلیون‌ها خرج کند، اما وقتی به خمس رسید، خمس برایش سنگین است. این علامت قساوت است و قرآن می‌فرماید: وای به این: «فَوَیلٌ لِلْقَاسِیةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ»[2]

۰ نظر ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۲
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله

راز

حضرت على "علیه السلام" مى فرمایند: 'پیروزى در گرو احتیاط است و راز احتیاط به کار انداختن اندیشه است و جوهر اندیشه نگهدارى رازهاست.'


در این مقاله در ادامه مقالات گذشته با همین موضوع با دو اصل دیگر از اصول مدیریت و رهبری از دیدگاه نهج البلاغه آشنا می شویم:

اصل راز دارى

حضرت على "علیه السلام" مى فرمایند: الظفر بالحزم و الحزم باجاله الراى و الراى بتحصین الاسرار

'پیروزى در گرو احتیاط است و راز احتیاط به کار انداختن اندیشه است و جوهر اندیشه نگهدارى رازهاست.' [معادیخواه، عبدالمجید، فرهنگ آفتاب، جلد 5، ص 2576]

مدیر به منظور انتخاب اصلح از میان کارکنان نیاز به جمع آورى اطلاعات از شایستگى، توانایى، استعداد، هوش، تجارب و سوابق خوب و بد افراد دارد. در صورتى که این اطلاعات در میان سازمان پراکنده شود و یا حتى به خود شخص گفته شود، ممکن است موجبات آثار روانى و واکنش نامطلوب را فراهم سازد. براى این اصل در آموزش مهارت ها و فنون مشاوره و راهنمایى اهمیت بسیارى قائلند.

۰ نظر ۰۹ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۳۰
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله


چرا خداوند به مهلت خواهی ظالمان برای جبران اشتباهات خود پاسخ مثبت نداد؟


گناه

قرآن حکیم در آیات 44 و 45 سوره ابراهیم می فرماید: «وَ أَنذِرِ النَّاسَ یَوْمَ یَأْتِیهِمُ الْعَذَابُ فَیَقُولُ الَّذِینَ ظَلَمُواْ رَبَّنَا أَخِّرْنَا إِلىَ أَجَلٍ قَرِیبٍ نجُِّبْ دَعْوَتَکَ وَ نَتَّبِعِ الرُّسُلَ أَ وَ لَمْ تَکُونُواْ أَقْسَمْتُم مِّن قَبْلُ مَا لَکُم مِّن زَوَالٍ * وَ سَکَنتُمْ فىِ مَسَاکِنِ الَّذِینَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْ وَ تَبَینَ‏ لَکُمْ کَیْفَ فَعَلْنَا بِهِمْ وَ ضَرَبْنَا لَکُمُ الْأَمْثَالَ »؛ و مردم را از روزى که عذاب الهى به سراغشان مى‏آید بترسان. آن روز که ظالمان مى‏گویند: پروردگارا! مدّت کوتاهى ما را مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم و از پیامبران پیروى کنیم. امّا پاسخ مى‏شنوند: مگر قبلًا سوگند یاد نکرده بودید که زوال و فنایى براى شما نیست؟ آرى شما بودید که در منازل و کاخ هاى کسانى که به خویشتن ستم کردند، ساکن شدید و براى شما آشکار شد چگونه با آنان رفتار کردیم و براى شما مثل ها از سرگذشت پیشینیان زدیم باز هم بیدار نشدید."

تاریخ بشر گواهی می دهد در روی زمین، ملت هایی می زیسته اند که از نظر شرایط و امکانات زندگی در حد بسیار بالایی بودند. آنان به جای این که در برابر این نعمت ها سپاسگذار باشند و هر نعمتی را در جای خود مصرف کنند از این نعمت ها سوء استفاده کرده و سرانجام عمری را به فساد و تبهکاری سپری می کنند.

قرآن در برخی از آیات نوع کیفرها را بیان می کند ؛ از آن جمله در آیه 40 سوره عنکبوت می فرماید: «فَکُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَ مِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لَاکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ»

۰ نظر ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۶
مجتبی دهقانی پوده

بسم الله

 
سوال از خدا پاسخ از شما

آیه‌ی 122 سوره انعام در نگاه اول، مَثَلی است برای مۆمن و کافر؛ انسان بی‌ایمان به مانند مرده‌ای است که نه می داند و نه می تواند بد و خوبش را تشخیص داده از شر بگریزد و به سوی خیر بشتابد؛ اما کسی که توفیق ایمان نصیبش گشت و مۆمن شد شبیه به کالبدی است که روح در آن دمیده شده و او می‌تواند بفهمد و تشخیص دهد از شر فاصله بگیرد و به دنبال خیر خود باشد.


 

معنای دقیق تری که می توان از آیه به دست آورد این است که آیه در صدد بیان واقعیتی است به نام حیات برتر یعنی نوعی زندگانی که نصیب بندگان خاص خدا می شود.

 

أَ وَ مَن کاَنَ مَیْتًا فَأَحْیَیْنَاهُ وَ جَعَلْنَا لَهُ نُورًا یَمْشىِ بِهِ فىِ النَّاسِ کَمَن مَّثَلُهُ فىِ الظُّلُمَاتِ لَیْسَ بِخارِجٍ مِّنها  کَذَالِکَ زُیِّنَ لِلْکَفِرِینَ مَا کاَنُواْ یَعْمَلُون

آیا کسى که [از نظر عقلى و روحى‏] مرده بود و ما او را [به وسیله هدایت و ایمان‏] زنده کردیم و براى او نورى قرار دادیم تا در پرتو آن در میان مردم [به درستى و سلامت‏] حرکت کند؛ مانند کسى است که در تاریکى‏ها [ىِ جهل و گمراهى‏] قرار دارد و از آن بیرون شدنى نیست؟! این گونه براى کافران [به خاطر لجاجت و عنادشان‏] آنچه انجام مى‏دادند، آراسته شد [تا گمان کنند اعمالى را که انجام مى‏دهند نیکوست.]

۰ نظر ۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۲۲
مجتبی دهقانی پوده

یسم الله

نماز

خداوند در آیاتی از قرآن کریم صفات متقین را نام می‌برد و رستگاری و به قول معروف، «عاقبت به خیری» را در گرو داشتن این صفات می‌داند.


قرائت همیشگی قرآن کریم از توصیه‌های مۆکد خداوند در این کتاب آسمانی و هادیان معصوم دین اسلام است؛ «فَاقْرَۆُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».

به نظر می‌رسد عمل به قرآن کریم فقط از راه شناخت آن میسر است و بدیهی است که این شناخت نیز منوط به انس روز افزون با آن است و این انس تحقق نمی‌یابد مگر با تلاوت آن در هر زمانی از شبانه روز که میسر باشد.

خداوند در سوره مومنون آیات 1 تا 11 صفات برجسته ای از رستگاران یا به همان زبان خودمان عاقب بخه خیرها را بیان می کند:

۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۷
مجتبی دهقانی پوده